خاطره ای از شهيد "باقر سليمانی"؛
در خاطره ای از شهید "باقر سلیمانی" چنین آمده است: نیمه های شب طبق نقشه ، از زیر سیم خاردار نزدیک برجک دو ، که نگهبانش از قبل توجیه شده بود ، تعداد زیادی سرباز پا به فرار گذاشتند. باقر هم با دونفر از دوستان شیرازی اش رهواری فلزی را به قصد شیراز به زحمت انداختند . « السلام علیک یا شاهچراغ !»اما باقر باید می رفت کازرون .