خاطرات زندانی سیاسی قبل از انقلاب

خاطرات زندانی سیاسی قبل از انقلاب

رفتار نگهبانان با زندانیان سیاسی قبل انقلاب آمیخته با زجر روحی بود

«گذشته از شکنجه‌ها و آزار‌های جسمی، محیط زندان و رفتار و برخورد؛ گردانندگانش اعم از نگهبان بازجو و غیره، آمیخته با تحقیر، توهین و سبب زجر روحی بود و افرادی بودند که این رفتار‌های ناپسند روحیه حساس و شکننده آن‌ها را درهم می‌شکست و به همکاری با ساواک وامی‌داشت ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی زندانی سیاسی قبل از انقلاب، مرحوم آزاده و جانباز «محمدحسین خاکساران» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

فریاد درد و شکستن استخوان‌ها هم به جایی نمی‌رسید!

«در آپولو می‌نشستی، دست‌ها و پا‌ها را با براده‌های آهنی پیچ داده و سفت می‌کردند که فشار آن بر استخوان‌های دست و پا آه انسان را به آسمان می‌برد و بعد یک کلاه فضانوردی روی سر انسان قرار می‌گرفت و تازه کابل زدن حسینی شروع می‌شد و فریاد درد و خون‌ریزی و شکستن استخوان‌ها هم به جایی نمی‌رسید ...» ادامه این خاطره از زندانی سیاسی قبل از انقلاب «حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین حسین آقاعلیخانی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

ساواک مرگ زندانیان سیاسی قبل از انقلاب را طبیعی جلوه می‌داد!

«طبق اسناد، ساواک همه کسانی که زیر شکنجه شهید شدند یا به علت خونریزی معده، سوءتغذیه، ایست قلبی و این‌جور مسائل بوده در حالی که اگر طرف را زیر شکنجه تکه پاره کرده باشند باز هم مرگ را طبیعی جلوه می‌دادند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «حجت‌الاسلام نصرت‌الله انصاری» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

به خاطر پیدا کردن شعری در جیبم مرا دستگیر کردند!

«وقتی از تهران به قزوین رسیدم پلیس آمد و مرا تفتیش کرد و از جیب من یک قطعه شعر که بر علیه شاه بود در آورد لذا مرا دستگیر کردند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی زندانی سیاسی قبل از انقلاب، شهید «محمدعلی رجایی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
طراحی و تولید: ایران سامانه