مهمان نوازی

مهمان نوازی
روایت اسرای مفقود الاثر

رسم مهمان نوازی بعثیون

طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطره‌ای از دوران اسارت می‌گوید: بعد از مهمان نوازی زبیریان در بصره این بار نوبت به بخور بخور بر سر خوان گسترده یاران سندی بن شاهک یهودی رسیده بود. دور از ادب بود کسی از اهالی صاحب خانه جا بماند و به مهمانان خوشامد نگوید. لنگان لنگان و یکی یکی وارد صف شدیم و این اولین تجربه تونل وحشت یا دیوار مرگی بود که در روز‌های آغازین ورود به استخبارات بغداد با تمام وجودمان لمس کردیم. ادامه این خاطره دوران اسارات در ادامه منتشر می شود.
قاموس عشق

زندگينامه و خاطراتي از فرهنگي شهيد عزيزالله منوچهر زاده

گفت: خانم! شايد رفتم و برنگشتم. مي‌خواهم روي كارت شناسايي‌ام، عكسي بزنم كه يادگاري بماند. گفتم: اين چه حرفي است كه مي‌زني؟
طراحی و تولید: ایران سامانه