نامه ای از منطقه هفت تپه
شهید «عزیزالله قربانی» در نامه ای به پسر دایی خود می نویسد: « یک شب یکی از همرزمانم چند بعثی را با یک آفتابه غافلگیر کرد. عراقیهای بیچاره فکر کردند که ایرانیها چی اسلحه جدیدی درست کرده اند و با اینکه خیلی ناترس و قوی بودند اسلحه هایشان را انداختند و خودشان را تسلیم کردند. خلاصه ابراهیم جان، بعثیها از سایه خودشان میترسند.»