مجاهدی خستگیناپذیر و مبارزی استوار در برابر ظلم
به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید غلامرضا پورملایری فرزند علیاحمد، در سال ۱۳۲۰ در خانوادهای متوسط در اراک دیده به جهان گشود و فرزند ارشد خانواده بود. پس از او سه برادر و یک خواهر متولد شدند. در کودکی بر اثر بیماری و به دلیل فقر مالی و دوری از امکانات پزشکی، چشم راست خود را از دست داد. پدرش دستفروش سادهای بود و مادرش خانهدار.
او در ششسالگی تحصیل خود را در دبستان امیرکبیر آغاز کرد و همواره شاگرد ممتاز بود. با وجود علاقه فراوان به علم، به دلیل مشکلات مالی ناچار شد پس از پایان دوره اول متوسطه ترک تحصیل کند و به کمک پدرش بشتابد؛ اما با تلاش فراوان و پشتکار، اوقات فراغت و تابستانها را به دستفروشی میپرداخت تا هزینه ادامه تحصیلش را فراهم کند. سرانجام در سال ۱۳۴۰ موفق شد دیپلم ریاضی را با بهترین معدل اخذ نماید.
به علت نقص چشم از خدمت سربازی معاف شد و حدود پنج سال در یکی از کارگاههای الکترونیک تهران به کارآموزی پرداخت. او در این مدت فن رادیوسازی را بهطور کامل فرا گرفت و پس از بازگشت به اراک، به همین حرفه مشغول شد. در سال ۱۳۴۷ با دختری از خانوادهای همسطح خود ازدواج کرد و در خانه قدیمی پدر سکونت گزید. سپس با تلاش فراوان توانست مغازهای در حوزه تخصصی خود خریداری کند.
پس از مدتی برای ادای وظیفه شرعی، نزد مرحوم آیتالله امامی رفت. ایشان شغل رادیوسازی را از آن رو که ابزار دشمنان برای ترویج فساد بود، صلاح ندانستند. غلامرضا فوراً مغازهاش را تعطیل کرد و شغل خویش را تغییر داد. از آن پس کوشید روزی خود را از راه حلال به دست آورد و همواره پایبند فرامین الهی باشد.
او در دوران طاغوت شجاعانه در برابر ظلم ایستاد. در سال ۱۳۳۹ به دلیل انشای خود در مدرسه با عنوان تفنگ، توسط ساواک بازداشت و با تهدید آزاد شد. با وجود تهدیدهای مکرر، دست از مبارزه نکشید و از سال ۱۳۵۶ که حرکتهای انقلابی علنی شد، نقش پررنگی در روشنگری و اعتراضات داشت. او در راهپیماییها، تظاهرات، تشییع شهدا و فعالیتهای انقلابی حضور مستمر داشت. در سالهای مبارزه، مغازه و خانهاش چندین بار توسط مأموران شهربانی تخریب شد، اما استقامت او دشمنان را ناکام میگذاشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همکاری پیگیر با نهادهای انقلابی داشت و در حفظ نظم شهر همراه برادران کمیته بود. چند روز پیش از شهادت، به خانواده گفته بود که افراد مشکوکی به مغازهاش رفتوآمد میکنند. سرانجام در سوم شهریور 1361، هنگامیکه مغازه را بست تا به دیدار پدرش برود، در مسیر هدف گلوله منافقین قرار گرفت و به شهادت رسید.
پیکر مطهر این شهید والامقام با حضور پرشور مردم در گلزار شهدای اراک به خاک سپرده شد و برای همیشه در قلب عاشقان راه حق و حقیقت جاودانه ماند.
منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی