وحدت خود را حفظ کنید
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید رضا خاقانی اول خرداد ۱۳۴۷ در شهر سرکان از توابع شهرستان تویسرکان متولد شد. پدرش اسماعیل و مادرش طاهره نام داشت. دانش آموز سوم متوسطه بود که از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. شانزدهم تیرماه ۱۳۶۵ در جزیره مجنون عراق براثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
در این وصیت نامه آمده است:
بسم رب الشهدا و الصدیقین
انا لله و انا الیه راجعون
ما از خدائیم و به سوی او بازگشت میکنیم.
با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب، ابن قلب تپنده حزب ا... و با درود بی کران به رزمندگان اسلام و با عرض سلام بر شهیدان راه حق و حقیقت و با سلام بر امت شهید پرور ایران وصیت نامهام را شروع میکنم.
هدف از جبهه آمدن، رضای خدای متعال بوده است
هدف از آمدن من به جبهه رضای خداوند متعال بوده و هست و از خداوند متعال خواستارم که این خدمت ناقابل را که برای او بوده قبول کند. بنده یک خواهش از امت شهید پرور دارم خواهش من این است که من نتوانستم به شما امت شهید پرور خوبی بکنم ولی اگر از من بدی دیدهای یا شما حقی به گردن من دارید و من نتوانستم حق شما را ادا کنم انشاء ا... به بزرگواری خودتان مرا ببخشید و مرا حلال کنید.
امام را تنها نگذارید
بنده چند پیام به شما امت شهید پرور دارم ولی من کوچکتر از آنم که بخواهم به شما پیام بدهم، یکی از پیامهای بنده این است که امام را تنها مگذارید که تنهایی امام مساوی است با تنهایی اسلام و انشاء ا... تنها نمیگذارید همچنان که تا به حال تنها نگذاشتهاید، یکی دیگر از پیامهای من این است که وحدت خودتان را حفظ کنید در همه مسائل، همچنان که تا به حال حفظ کردهاید، جبههها را خالی نگذارید که خالی شدن جبهه مساوی است با شکست اسلام، پدران و مادران عزیز از آمدن فرزندانشان به جبهه جلوگیری نکنند که این فرزندان عاشقان حسینند و میخواهند حسین زمانشان را یاری کنند، اگر میتوانید در جبهه شرکت کنید و اگر نمیتوانید پشت جبهه را محکم نگه دارید، امام را دعا کنید.
برای من گریه نکنید
و، اما به خانوادهام؛ خدمت پدر و مادرم و برادران و خواهرم سلام عرض میکنم، اولاً از شما پدر و مادرم میخواهم که مرا حلال کنید همچنین برادران و خواهرم،ای پدر وای مادرم من که نتوانستم به شما خوبی کنم و حقتان را نسبت به خودم به شما ادا کنم ولی شاید با شهادتم توانسته باشم حقتان را ادا کرده باشم، چون من امانتی از طرف خدا در دست شما بودم و شما امانتتان را سالم به خدا برگردانیدهاید،ای پدر وای مادرم برای من گریه نکنید.
وصیت خصوصی به پدر و مادرم.ای پدر وای مادر من مقداری نماز قضا دارم و آن شاید یک هفته یا بیشتر هم بشود و سه روز روزه که آن هم عذری بوده دارم امیدوارم که آنها را به جا بیاورید به کسی قرض ندارم. ۷/۴/۶۵ جزیره مجنون