اسلام به تک تک ما احتیاج دارد
به گزارش نوید شاهد کردستان، شهید «فیروز ابراهیمی» پنجم فروردین ۱۳۴۴، در روستای میدان مظفرخان از توابع شهرستان بیجار به دنیا آمد.
پدرش ابوالفضل و مادرش شیرین نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و سرانجام پس از مجاهدت فراوان دوم فروردین ۱۳۶۲، در جاده بیجار سنندج با سمت بیسیمچی هنگام درگیری با گروههای ضد انقلاب بر اثر اصابت گلوله به سر، شهید شد و مزارش در زادگاهش واقع شده است.
شهید در وصیتنامهاش با سلام به پدر و مادر خود از آرزوی شهادت میگوید و مادر را به صبر بر مرگ فرزند خوانده و او را بشارت میدهد که به زودی عازم زیارت کربلا میشود.
شهید بازماندگان را به ادای دیون معنوی و خواندن نمازهای قضای خود خوانده و با اشاره به آیه ۴ سوره صف از آنها میخواهد امام را تنها نگذارند. در انتها از عشق به مبارزان در برابر دشمن میگوید و با شعری وصیت را به پایان میبرد.
در زیر وصیتنامه شهید را میخوانید:
سلام مادر و پدر عزیزم من به شهر شهادت آمدم که یکی از شاهدان باشم. امروز به این آرزوی خودم رسیدم چون من دیگر نزد شما نیستم بلکه در نزد خدای خود میباشم چون من شهید شدهام مادر تنها بعد شهادت من چند چیز را از تو میخواهم که امیدوارم برایم انجام بدهی. یکی اینکه از طرف من از تمام دوستان و فامیل برای من حلالیت بطلبید و دیگر اینکه زیاد بیتابی نکنی و اگر چه مادران نمیتوانند بیتابی نکنند ولی مادر این هم از آرزوی من است که باید برای من انجام بدهی. مادر، من و دیگر همرزمانمان شهید میشویم و این را بدانید که شما به زودی زود به زیارت قبر امام حسین (ع) مشرف میشوید. مادر اگر نتوانستم به زیارت قبر امام حسین بیایم، از طرف من هم قبر امام حسین را زیارت کنی. اگر یک وقت جنازه من به دست شما نرسید مبادا ناراحت باشی چون جنازه من که در خاک باشد، بدان که سنگری است محکم برای دیگر برادرانم. پدر و مادر و برادرانم تقی و یوسف و ایوب و خواهرانم بهناز و برادر کوچکم و همچنین از آنها برایم حلالیت بگیرید و از تمام فامیل برایم حلالیت بگیرید. پدر و مادر به تقی بگویید نمازهای قضای مرا بخواند. من امام خود را شناختم و به یاری او آمدم و مبادا که دیگر برادرانم امام را تنها بگذارند چون امروز اسلام به تک تک ما احتیاج دارد و امام این اسطوره مقاومت، مبادا که تنها باشد «ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بینیان مرصلون»
خداوندا دوست میدارم جنگآورانی که مانند دژ نفوذناپذیر در برابر دشمن میجنگند.
شهیدم من شهیدم من / خدا را رو سفیدم من
به کام خود رسیدم من / ندیدم گر تو را مادر
خداحافظ خداحافظ / شدم من گر به خون غلتان
در نالان گلستان می شوم ایران / ندیدم گر تورا مادر حلالم کن دم آخر
بیا مادر ز غم سوزی / آخر تورا روزی که نزدیک است پیروزی
ندیدم گر تو را مادر حلالم کن / بیا مادر نمی بینم تو را دیگر
فیروز ابراهیمی والسلام
انتهای پیام/