گفتگو با جانباز 70 درصد کرمانشاهی "بهرام خونسیاوشان"؛
نوید شاهد- جانباز 70 درصد کرمانشاهی" بهرام خونسیاوشان" می گوید: «پایگاه ازگله بودم که درگیری سختی با عراقی ها داشتیم نهایتا دشمن مجبور به عقب نشینی شد. بعد از درگیری نیروهای ما به کانی رش ثلاث اعزام شدند و می بایست نیروی جدید جایگزین می شد که من به تنهایی به مدت 24 ساعت تا رسیدن نیروها در پایگاه ازگله برای مراقبت از مهمات، بدون آب و غذا ماندم.»

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، دفاع مقدس یادآور سال‌ها مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن است. رزمندگانی که با شجاعت و شهامت ایستادند و حماسه‌های ماندگاری خلق کردند تا با رشادت و ایثار خود، دشمن را از رسیدن به اهدافش ناکام بگذارند.

تجاوز و یورش همه جانبه رژیم بعث عراق به مرزهای مختلف ایران سبب شد تا رزمندگان دلاور با تمام وجود و اراده ای پولادین در برابر متجاوزان و حامیانش صف آرایی و ماشین جنگی صدام را متوقف کنند و درسی فراموش ناشدنی را به دشمنان این مرز و بوم بیاموزند.

24 ساعت بدون آب و غذا از مهمات جنگی حفاظت کردم

بر همین اساس، مصاحبه‌ای را با جانباز 70 درصد "بهرام خونسیاوشان" که اهل شهرستان ثلاث باباجانی است انجام داده ایم که در ادامه تقدیم مخاطبان ارجمند می گردد.

وی گفت: من بهرام خونسیاوشان، سال 1349 در روستای پشت کر از توابع شهرستان ثلاث باباجانی به دنیا آمدم و تحصیلات خود را تا پایان مقطع ابتدایی در روستای گاری ادامه دادم. در سال 1371 ازدواج کردم و دارای 5 فرزند (3 دختر و 2 پسر) هستم.

وی افزود: در تاریخ 26 خرداد 1367 در منطقه عملیاتی شاخ شمیران ثلاث باباجانی در حین درگیری با نیروهای دشمن بر اثر اصابت ترکش خمپاره از ناحیه سر، صورت، دست و پا مجروح شدم.

جانباز 70 درصد کرمانشاهی ادامه داد: به محض حمله عراق به ایران برای دفاع از آب، خاک و انقلاب اسلامی 19 شهریور 1364با اینکه 15 سال بیشتر نداشتم با عضویت در بسیج وارد جبهه های جنگ شدم و در مناطق مرزی ثلاث باباجانی (از جمله شاخ شمیران، ازگله، کوه بمو گمه)، نوسود در پاوه همچنین مناطق جنوب (آبادان، اهواز و سوسنگرد) حضور داشتم.

وی بیان داشت: قبل از اعزام من به شاخ شمیران، رزمندگان ما با عراقی‌ها در منطقه درگیر شده بودند تا اینکه آنها مجبور به عقب نشینی می شوند روزی که من در شاخ شمیران حضور داشتم بعثی ها برای پس گرفتن منطقه دوباره شروع به بمباران کردند و به مدت دو ساعت منطقه را به توپ بستند. ما هم در سنگرهایمان پناه گرفته بودیم. بعد از پایان بمباران نیروهایشان به ما نزدیک شده بودند و درگیری زمینی شروع شد تا صبح روز بعد این درگیری ادامه داشت. ساعت 4 بامداد حین درگیری به علت اصابت ترکش خمپاره مجروح شدم.

من را برای معالجه به بیمارستان صحرائی بردند پس از آن به بیمارستان کرمانشاه اعزام کردند حال وخیمی داشتم تصورکرده بودند که شهید شدم و می خواستند مرا به سردخانه بیمارستان ببرند که به یکباره متوجه زنده بودنم می شوند و به تهران اعزام می شوم. سه ماه در بیمارستان تهران بستری و تحت عمل جراحی مغز قرار گرفتم.

وی در پایان گفت: پایگاه ازگله بودم که طی یک درگیری سخت با بعثی ها سرانجام آنها مجبور به عقب نشینی می شوند. پس از آن تصمیم گرفته شد نیروهای ما به کانی رش ثلاث اعزام شوند و نیروی جدید جایگزین شود. به تنهایی به مدت 24 ساعت تا رسیدن نیروها در پایگاه ازگله برای مراقبت از مهمات بدون آب و غذا ماندم.

انتهای پیام/

 

 

 

 

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده