فرازی از وصیت نامه پاسدار شهید جلال بارنامه
بسم الله الرحمن الرحیم
وصیت نامه
اینجانب جلال بارنامه فرزند علی به اهل خانواده و فرزندانم وصیت و سفارش می کنم همچنان که یک وصیتنامه دیگری در خصوص مسایل خصوصی خانواده ام مکتوب کرده ام مجددا سفارش می نمایم که اهل خانواده ام را به خدا قران و اسلام را در پیش گیرند راهی که در آن صداقت و پاکی و خلوص نیت هست راهی که از طریق آن می توان به خداوند منان رسید نسبت به فقیر و فقرا سخاوت و مساعدت نمایید و با افراد ناپاک و خائن رابطه و رفت و آمدی نداشته باشید همواره از حق دفاع کنید آرزو داشتم و دارم همچنان که خودم زندگی کرده ام تمام فرزندانم همینطور باشن و راهی را که من رفته ام و آن را می پیمایم شما ها نیز آن راه را بپیمایید توکل به خدا داشته باشید شاید این دنیا برای شما سخت و دشوار به اتمام برسد و این همان خواست پروردگار است که برای افراد صالح خودش در این دنیای مشقت و سختی قرار داده و در آخرت اجر و پاداش آن را عطا می کند.
آرزو دارم تمام فرزندانم راه پاسدار بودن را همچنان که عموهای شهیدشان حسین و محمد کریم و دایی ها و پسر دایی هایم انتخاب کردند و لباس سبز بر تن داشتند همانند و حسن شماها هم لباس سبز حریم اسلام و قرآن برتن کنید .هیچ وقت از اسلام جدا نشوید و من راهی را رفتم که راه واقعی اسلام را در ان پیدا کردم فرزندانم مواظب همدیگر باشند و اتحاد و همبستگی در میان شماها باشد از خود غافل نشوید که دشمن در شماها رخنه کند در وصیتنامه دیگربه مسائل شخصی و خانوادگیم پرداخته ام هیچ موقع از خیر و ثواب در حق اینجانب دریغ نورزید یک باغ که در روستای( بلکر )خود کاشته ام از ثمره آن به عنوان یک خیرات تحت هیچ عنوان کوتاهی نکنید مرگ حق است و هیچ کس نمی تواند از ان بگذرد و از خداوند متعال خواستارم که مرگ حقیقی و واقعی به من عطا بفرمایید که شهادت در راه او باشد .