خرداد خونین بانه /گذری بر زندگینامه شهید عمردهقانی
شهید معظم ؛ عمر دهقانی
بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و استقرار سپاه در منطقه با شهیدان مطلب و طالب حسنی که اهل یک روستا بودند در ارتباط بود و از این طریق با سپاه همکاری می نمود.
پس ازسپری شدن دوران کودکی درمحیط پاک وساده روستا ی«سیاحومه»که محل تولّدش نیز بود در کنارسایراعضای خانواده درزمین کشاورزی دوشادوش پدروبرادرانش کارمی کرد.باتمام وجود می کوشید که گره گشایی زندگی خانواده اش باشد.
احترام به پدر و مادرش را سرلوحه زندگی خود قرار داده بود و همواره می کوشید تا رضایت آنها را بدست آورد.در این راه از هیچ کوششی فرو گذاری نمی کرد.
با رسیدن به سن ازدواج به این امر مقدس اهتمام ورزید و حاصل زندگیش یک فرزند پسر به نام محمد و یک فرزند دختر به نام زینب بود.برای بر آوردن نیاز های خانواده مجبور به تلاش بیشتر می شد و گاهاً برای کار کردن به شهر های دور و نزدیک می رفت.چند سالی بود به عنوان شاگرد ماشین مینی بوس در مسیر روستا به شهرکار می کرد.
روز 15 خرداد سال 63 بعد از سحری ماه رمضان و اقامه نماز صبح از پدر و مادر و همسرش خدا حافظی کرد و به مقصد شهر از منزل خارج شد.با زبان روزه و در حالی که هنوز خستگی سال ها کار سخت و طاقت فرسا را به تن داشت بر اثر بمباران هواپیما های رژیم بعث عراق به شهادت رسید.پیکرپاکش پس ازانتقال به زادگاهش درجوار شهدای روستا به خاک سپرده شد.
بسیار مهربان بود ودر مقابل زندگی ما و همسروفرزندانش بسیاراحساس مسئولیت می کرد.از همان دوران کودکی می گفت،پدر جان هر وقت بزرگ شوم ،باید من به جای شما کار کنم و همین طور هم شد.از زمانی که خود را شناخت سخت کار می کرد.گاهی خیلی خسته به خانه می آمد و خستگی در چهره اش نمایان بود،امّا همواره سعی می کرد به ما وانمود کند که زیاد خسته کار نیست که مبادا ما ناراحت شویم. 1
......................................................................................................................................
1 - خصوصیات اخلاقی شهید از زبان آقای علی دهقانی پدر شهید