جسم وبدنش را فدای انقلاب واسلام نمود/ مختصری از زندگینامه سرباز برومند ارتش شهید غلامعلی کلوندی

شهید غلامعلی کلوندی

محفل تو کوی انسان سازی است

معرفت جویم زنامت یا حسین (ع)

روستای سوتپه یکی از روستاهای تابعه شهرستان قروه کردستان است وقتی این روستای کوچک قدم می گذاریم احساس سرور و شعف پیدا می کنیم. بی تردید شهید غلامعلی کلوندی به میهمانان روستایش خوش آمد می گوید و از آنها دلجوئی می نماید. وقتی پرچم سه رنگ و زیبای ایران را برفرازش مشاهده می کنیم به یاد جوانمردی می افتیم که عمر عزیز و جوانی خود را در راه اعتلای پرچم مقدس ایران فدا نمود و ما وظیفه و تکلیف حراست از آنرا در زمان خود داریم. آری غلامعلی عشق و معرفت الهی را به میهمانانش تقدیم و اهداء می کند و آرامش و اطمینان قلب انسان دو چندان می گردد. باری غلامعلی از دهم آذر ماه سال 1344 دیده به جهان هستی گشود و در کنار خانواده و در روستایش تا پایان دوره ابتدایی به سر برد آنگاه برای ادامه تحصیلات به همراه برادرش به شهر همدان مهاجرت و در غربت و اتاق استیجاری دوره راهنمایی و دبیرستان خود را سپری و موفق به اخذ دیپلم اقتصاد شد.

رسیدن به سن قانونی و لزوم سربازی و حراست از امنیت و آسایش مردم او را به سوی خدمت سوق داد و پس از آموزشهای مقدماتی از طریق ارتش جمهوری اسلامی ایران به جمع دلاور مردان تیپ یکم لشکر 92 ملحق شد و به همراه هم دوره های خود به جبهه های نبرد حق علیه باطل اعزام گردید .

این سرباز انقلاب و امام هفده ماه در حراست از کشور عزیزمان ایران و دفاع از انقلاب شکوهمند اسلامی مجاهدت نمود. سرانجام در پنجم اسفند ماه 1365 در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش به بدن خود را فدائی انقلاب و مردم نمود او با شهادتش درس ایثار و خدمت به مردم و انقلاب اسلامی را تا سرحد جان آموخت. برادرش می گوید : در یکی از ایام مرخصی مادرش مشاهده می کند شانه های غلامعلی تاول زده و قرمز شده است وقتی علت را جویا می شود شهید می گوید : مادر جان محل خدمت ما هوا بسیار گرم است و این به دلیل هوای گرم و سوزان آنجاست ولی بعد از مدتی که از دوستانش سوال کردیم متوجه شدیم که تاولها از حمل زیاد آرپی چی بر دوش غلامعلی بوده است نه گرمای هوا.