نگاهي به زندگینامه شهید معظم محمد قنبرلو
پنچم تیر ماه یک هزار و سیصدو سی وچهاردر روستای بیانلو از توابع بیجار گروس دیده به جهان گشود. پدرش حسینعلی م مادرش محبوبه داودزاده نام داشت.
در فضای پاک روستا و میان مردمانی متدین ایام طفولیت را پشت سر نهاد و با رسیدن به سن هفت سالگی ، در دبستان روستا ثبت نام گردید ، اما به علت فقر و تنگ دستی قبل از اتمام مقطع ابتدایی ترک تحصیل کرد و در کنار سایر اعضای خانواده به کار باغ داری و کشاورزی پرداخت.
با فرا رسیدن سن قانونی به خدمت نظام فرا خوانده شد و پس از دو سال انجام وظیفه سربازی در سال یک هزار و سیصد و پنجاه و شش به زادگاه خویش بازگشت و در بهار سال یک هزار و سیصدو پنجاه و هفت با یکی از دختران فامیل به نام شکوفه داودزاده ازدواج نمود. با فوت پدر در همان سال ها سرپرستی مادر و دیگر اعضای خانواده را عهده دار گردید و با پیروزی انقلاب اسلامی از مدافعین اسلام و انقلاب بود.
در روزهایی که جنگ پاوه اتفاق افتاد در پوست خود نمی گنجید و چندین بار داوطلب اعزام به منطقه شد،ولی شرایط اعزام وی به منطقه فراهم نشد و در سال یک هزار و سیصد و شصت و یک با عشق و علاقه وافر و به قصد مبارزه با ضد انقلاب به عضویت سپاه در آمد.
مدت کوتاهی از عضویتش می گذشت که به هنگام تعقیب ضد انقلاب و ماموریت تأمین جاده در مسیر دیواندره در بیست و دوم خرداد ماه همان سال بر اثر حادثه و شلیک گلوله توسط تیر بارچی در حالی که به هنگام تردد در منطقه کوهستانی تعادل خود را از دست داده بود به شهادت رسید و پیکر پاکش را در میان حزن و اندوه فراوان هم رزمان و مردم شهید پرور منطقه در قبرستان عمومی روستا به خاک سپردند.
از این دلاور مرد عرصه ی ایثار و فداکاری و پاسدار اسلام دو فرزند دختر به یادگار مانده است.
در فرازی از وصیت نامه اش که یازده روز قبل از شهادت و در تاریخ یازدهم خرداد ماه یک هزار وسیصدو شصت و یک نوشته است چنین سفارش می کند:
... امیدوارم خداوند به من توفیق عنایت فرماید تا بتوانم در ردیف سربازان امام زمان(عج)قرار گرفته و وظیفه خود را خوب انجام دهم و کاری کنم که خداوند و رهبر از من راضی باشد.