کد خبر : ۴۳۰۲۸۸
۱۲:۵۵

۱۳۹۷/۰۳/۲۱

زندگینامه و وصیت نامه شهید علی اکبر رضایی زاده جلیانی

شهید علی اکبر رضایی زاده جلیانی در سوم تیر ماه 1361 در منطقه کوره موش (سرپل ذهاب) بر اثر متلاشی شدن بدن به درجه رفیع شهادت نائل آمد.



زندگینامه و وصیت نامه شهید علی اکبر رضایی زاده جلیانی

نوید شاهد: شهید علی اکبر رضايی زاده جلیانی فرزند محمد، در تاريخ 1335/01/24 در شهرستان فسا دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را تا سوم راهنمایی ادامه داد و سپس به استخدام ارتش در آمد. در ازدواج اول خود ناموفق بوده و به طلاق انجامید و یک فرزند از زن اولش داشت و بعد از آن ازدواج كرد که ثمره ازدواجش 1 فرزند دختر و 1 فرزند پسر می باشد.

اين شهید گرامي بر حسب وظیفه نظامی خود و عقیده وافرش به ارزش های اسلامی و انسانی، به جبهه های حق علیه باطل شتافت. او با اين كه در ارتش خدمت مي كرد اما فردي انقلابی و مبارز بود، عقیده و تعهد خود به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را نشان می داد و در فعالیت های انقلابی به صورت پنهانی شرکت می كرد.

شهید بزرگوار در انجام فرايض دینی و مذهبی خود بسیار کوشا بود. سرانجام اين شهید عزیز در تاریخ 1361/04/03 در منطقه کوره موش (سرپل ذهاب) بر اثر متلاشی شدن بدن به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای فسا به خاک سپرده شد.


زندگینامه و وصیت نامه شهید علی اکبر رضایی زاده جلیانی

ـــــــ « وصیت نامه شهید » ـــــــ

حال که از میان شما می روم از شما می خواهم که به وصیت من عمل کنید.

فرزندم را همچو فرزند خود بدانید و به او محبت کنید که درد بی پدر و مادری او را نیازارد و در جامعه سرگردان نشود. از عمو و خواهر عزیزم خیلی ممنون هستم اجر آنها نزد خدا، پدر و مادر، مرا حلال کنید که بسی رنج و عذاب از بهر پرورشم کشیديد، خدا به شما اجر دهد و امیدوارم بتوانید غم از دست دادنم را تحمل کنید و برای آمرزش من دعا کنید. از برادران عزیزم می خواهم که مرا ببخشند و اگر بدی در حق آنها کردم مرا عفو نمايند، از اقوام و خویشانم می خواهم که مرا حلال کنند و هر شب جمعه با آمدن بر سر مزارم و خواندن سوره و فاتحه مرا شاد گردانند.

خداوند به همگی شما اجر بدهد، حقوق مرا خرج فرزند بزرگم کنید تا بزرگ شود و اگر مرا دوست دارید فرزندم را دوست داشته باشید. همگی با یکدیگر خوب باشید حقوق من را پدر و مادرم حلال کنید. دیدارها تا روز قیامت

ـــــــ « خاطرات شهید » ـــــــ

* خاطره از زبان خانواده شهيد:

خواب دیدم که یک سوار با چهره بسیار نورانی به طرف من می آید وقتی که به چهره اش نگاه کردم یک چهره بسیار زيبا دیدم و از شهيد علي اكبر خواستم که این سواری که می آید معرفي كند كه چه کسی است؟ او گفت: که شما ايشان را نمی شناسید و بیشتر به او نگاه کردم و از او پرسیدم که شما با چه کسی آمدید؟ شهيد به من گفت: ایشان امام زمان (عجل الله فرجه) هستند.

در خوابي ديگر دیدم که شهيد علي اكبر آمده و لباس نظامی بر تن داشت و یک نفر همراهشان بود به شهید گفتم: این چه کسی است؟ او گفت: این فرمانده گردان است و با هم این گردان را رهبری می کنیم.


گزارش خطا

ارسال نظر
طراحی و تولید: ایران سامانه