شهیدی که به آرزويش نرسید
فرزند:.................. عبدالله
ولادت:................ 10/1/1326
شهادت:.............. 10/3/1362
محل شهادت:..... روستای سرشیو
نحوه شهادت:..... توسط ضد انقلاب
محل دفن:........... روستای سرشیو
در روستای سرشیو از
توابع شهر سقز به دنیا آمده بود و سی و شش سال قبل با آمدنش همه را خوشحال کرد و
نام زیبای صدیق را برای او برگزیدند.
تمام عمر را در همان روستا سپری کرده بود و
با پشت سر نهادن دوران طفولیت مانند همه کودکان روستا در کنار بزرگترها به کار
مشغول شد.
عمده کار روستا کشاورزی و دامداری بود و امروز او با داشتن سی و شش سال عمر که تمامی آن
را با رنج و زحمت دست و پنجه نرم کرده بود و با تحمل همه سختیها همواره تلاش کرده
بود تا به اصطلاح رنگ صورتش را با سیلی سرخ نگه دارد.
با همسر و دو فرزند در زادگاهش زندگی میکرد رسول و توفیق به ترتیب 4 ساله و 3 ساله بودند و او چند ماهی بود با استقرار نیروهای سپاه به عنوان پاسدار بومی به صف پیشمرگان مسلمان کرد درآمده بود که شب هنگام با ورود به خانه او ناجوانمردانه وی را ربودند و در خارج از روستا مظلومانه و بیدفاع او را به رگبار بستند و سومین فرزندش بعد از شهادت به دنیا آمد همان دختری که پدر آرزوی دیدن رویش را داشت و بعد از ولادت در غیاب پدر او را آرزو نام نهادند.