آخرین اخبار:
کد خبر : ۴۰۲۴۳۴
۱۲:۴۳

۱۳۹۶/۰۲/۱۸
شهید اردیبهشت

شهید محمود سعادتمند؛ به ياد علی اكبر(ع) گريه كنيد

شهید محمود سعادتمند فرزند جعفر در سال 1342 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. او در تاریخ 10/2/61 بر اثر موج انفجار در حمله بیت المقدس به مقام والای شهادت رسید.


بسم الله الرحمن الرحيم

 (و لا تحسبّن الّذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربّهم يرزقون: (البته نپنداريد كه شهيدان راه خدا مرده­اند بلكه زنده به حيات ابدی شدند و در نزد خدا روزی دارند.)

اولين وصيّت به پدر و مادرم و برادران و خواهرانم اين است كه برای من سياه نپوشند كه در واژه شهادت نه عزا است و نه گريه و گريه نكنند بلكه شاد باشند چون من فقط در راه خدا شهيد شدم هرگاه خواستيد كه برايم گريه كنيد بياد كربلای امام سوم حضرت حسين­بن علی – عليهما السلام – گريه كنيد بياد علی اكبر گريه كنيد من پيرو اين ائمه اطهار هستم و براه آنان می روم هر وقت ياد من افتاديد به شيخان برويد و به عكس­های جوانان نگاه كنيد مرا فراموش خواهيد كرد به عكس بزرگان ما بهشتی­ها، رجايی ها، مدنی­ها نگاه كنيد غم مرا فراموش خواهيد كرد خون من سرخ­تر از امام حسين و بهشتی­ها نيست به برادرانم توصيه می­كنم به مسجد جمكران بروند و نماز بخوانند و برای پيروزی اسلام دعا كنند. به جوانان مسجد نوبهار وصيت می­كنم كه با تشكيل انجمن اسلامی در مسجد نوبهار روحی تازه در اهل مسجد بدهند كلاس­های قرآن برای كودكان و نوجوانان تشكيل دهند تا اميدهای اسلام با تعاليم عالی اسلام آشنا گردند. شما جوانان می­توانيد مسجد را يك مدرسه بسازيد جمعی كتاب كه دارم به جهاد سازندگی می بخشم و جا كتابی را خودتان در خانه نگهداريد و اگر مالی از من باقی ماند بغير خرج به پدرم می­ بخشم.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

8/2/61 محمود سعادتمند

ما همه سرباز توييم خمينی                گوش به فرمان توييم خمينی

 

 

بسم الله الرحمن الرحيم

با درود به رهبر كبير انقلاب امام خمينی و سلام بر تمام رزمندگان اسلام در سرتاسر جهان.

حضور محترم پدربزرگوارم سلام می­رسانم و پس از عرض سلام سلامتی شما را از خداوند متعال خواستارم الحمدالله سلامتی برقرار است.

پدر و مادرم اين مرتبه كه نامه می­نويسم نوشته ای دارم تقاضا دارم به اين نوشته توجه كنيد

(انّ الله اشتري من المؤمنين انفسهم و اموالهم بانّ لهم الجنّة يقاتلون في سبيل الله فيقتلون وعدا عليه حقّا في التوريه و الانجيل و القرآن و من او في بحمده من الله فاستبشروا ببيعكم الّدي بايعتكم به و ذلك هو الفوز العظيم) سورهء توبه، آيه 110

خدا جان و مال اهل ايمان را به بهای بهشت خريداری كرده آنها در راه خدا جهاد می­كنند كه دشمنان دين را به قتل رسانند و يا خود كشته شوند اين وعده قطعی بر خدا و عهديست كه در (سه کتاب آسمانی) تورات و انجيل و قرآن ياد فرموده و از خدا باوفاتر به عهد كيست ای اهل ايمان شما به خود در اين معامله بشارت دهيد كه اين معاهده با خدا به حقيقت سعادت و پيروز بزرگی است.

اين آيات قرآن درس زندگی بشر است بشر آفريده نشده كه يك عمر به زندگي حيوانی بگذارند و هر ظلمی كه بر او روا داشتند زير بارش برود بلكه انسان در راه زندگی امتحانات مهمی دارد از طرف خداوند تعالی. امروز موقع امتحان ما مسلمان است مادر و پدرم غمگين نباشيد كه من الآن در جبهه­ام و ممكن است شهيد شوم بلكه هر لحظه بايد انتظار شهادتم را بكشيد. امروز دشمن عليه مسلمين جهان بسيج شده­اند چه كسی بايد جلو آنها را بگيرد هر شب دعايم اين است كه خدا شهادت را به من عنايت گرداند.

پدر و مادرم فقط يك نگرانی دارم او اين است كه می­ترسم بعد از شهادتم غمگين باشيد و دشمن را خوشحال كنيد و می­دانم هنوز لياقت پيدا نكرده­ام كه شهيد شوم ولی اگر احيانا برنگشتم وصيت می­كنم كه گريه نكنيد. اگر كج می­رفتم اعدام می شدم غمگين بوديد با اين كه حال در راه درست راه خدا شهيد می­شوم ناراحتيد بايد خدا را شكر كنيد كه مرا با خودم وانگذاشته با برادرانی كه با من هم سنگر بودند بعد از شهادتم وقتی به خانه می­آيند خوش رفتاری كنيد و به انان روحيه بدهيد و بر سر و صورت نزنيد كه محمود رفت نه محمود زنده است آن وقت مرده بودم كه با منافقين بودم. امّا برادرانم و خواهرانم: اكبر و احمد مسئوليتی كه شما بر دوش داريد سنگين است من از اول جنگ تحميلی آرزوی شهادت داشتم خدا نااميدم نمی­كند از شما خواهش می كنم مسجد جمكران برويد و به دعای كميل به شيخان برويد خيلی تا صبر دارد دعا كنيد امام مهدی – عليه­السلام – هر چه زودتر ظهور كند و دعا مستجاب می­شود و اما خواهرانم در غم من ناراحت نباشيد كه من عشق شهادت را در سر دارم خدا هم عاشق در راه خودش را وانمی گذارد به پيش خود می­برد ببخشيد اين نامه را با اين لهجه نوشتم شايد به قم بيايم و همين نامه را به دست خودم بدهيد لازم بود اين نوشته شود چون از ثانيه تا ثانيه ديگر سرنوشت خودم را نمی­دانم كه چيست همه دوستان و خويشان را می خواهم كه مرا حلال كنند.

والسلام عليكم و رحمةالله و بركاته

* * * *

خون شهيد

ريشه می­گفت درخت مكتب از خون شهيد

كربلا آزاد گردد آخر از خون شهيد

گر به جبهه نوجوانان يك به يك گردند شهيد

گر كنند هر دعا در جبهه­ها گردند شهيد

گر جوانان اين زمان در خاك و خون غلطيده­اند

دين و مكتب می­شود پاينده از خون شهيد

ريشه می­گفت درخت مكتب از خون شهيد

كربلا آزاد گردد آخر از خون شهيد

گر برادر بی­بردار گشته است

يا مادر در عزا بنشسته است

ريشه می­گفت درخت مكتب از خون شهيد

كربلا آزاد گردد آخر از خون شهيد

 

منبع: اسناد و مدارک موجود در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قم

 

 


گزارش خطا

ارسال نظر
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه