نگاهي اجمالي به زندگي و خاطرات شهيد علي اكبر اسفندياري

علي اكبر اسفندياري ( تولد1340 شهادت 1365)

علي اكبر فرزند فرج الله واقدس در سريش آباد به دنيا آمد. تحصيلات خود را تا اخذ ديپلم متوسطه در زادگاهش ادامه داد. حدود يك سال در كميتة امداد امام خميني(ره) به محرومين ومستضعفان خدمت مي كرد. سپس به استخدام ادارة مخابرات قروه درآمد، عشق به ولايت وجهاد در راه اسلام موجب شد تا لباس رزم بپوشد وبه عنوان مسؤول ادوات لشكر 27محمدرسول الله(ص) وتيپ 39 بيت المقدس وتيپ نبي اكرم(ص) در جبهه هاي غرب وجنوب كشور حضور يافته ودر عمليات‌هاي والفجر مقدماتي، والفجر يك، والفجر چهار وخيبر حماسه آفريند.اين مسافر دلسوخته درعمليات كربلاي يك درمنطقة مهران براثر اصابت راكت هواپيماي دشمن بعثي با بدني سوخته‌ به ملأاعلي شتافت ودر جوار شهيدان آرام گرفت. مدفن علي در جوار دوستان شهيدش در سريش‌آباد مي‌باشد.

!درسال 63 در شهر، يك تيم فوتبال تشكيل داد تا اوقات فراغت بچه هاي شهر را با ورزش وكارهاي فرهنگي پركند وبراي پذيرش بچه ها حدنصابي از معدل نمرات تحصيلي را مقرر كرده بود، همين امر باعث شده بود بچه ها با اشتياق بيشتري به درس خواندن بپردازند.

! دوستان علي اكبر نقل مي كنند:

درآخرين ديداري كه با شهيد اسفندياري داشتيم، ايشان نسبت به يكي از برادران همرزم كه سن وسال كمي داشت، بسيار سفارش مي كرد ومي‌گفت: مواظب او باشيد! ما از اين قضيه تعجب مي كرديم اما بعد از مدتي فهميديم فرد مزبور يتيم است.

!پس از عمليات خيبر رزمندگان عمل كننده، جهت استراحت به پشت جبهه آمده بودند، چون علي چند ماه بود كه به مرخصي نرفته بود، لذا عده‌اي از همشهريانش به سنگر فرماندهي گردان رفتند. تا براي او مرخصي بگيرند با تعجب متوجه شدند شخصي كه مسئول نوشتن برگة مرخصي نيروهاي گردان است كسي جز شهيد اسفندياري نيست. آري شهيد علي اسفندياري حتي بين نيروهاي خودش هم ناشناخته وگمنام بود.

! همواره از عنوان هايي چون مسؤول و فرمانده ‌اجتناب مي‌كرد اما تجربه و كارداني او باعث شده بود كه تمام فرماندهان وقت تيپ بيت المقدس و نبي اكرم(ص) سعي كنند كه ازتجربه ومهارت او استفاده نمايند، آخرين مسئوليتش، فرماندهي ادوات تيپ نبي اكرم(ص) بود.

! با روحية بالايي كه داشت در شرايط حساس، به تقويت روحية نيروهاي تحت‌امر خود مبادرت مي‌كرد. علي در بين دوستان همرزمش همچون شمعي ميدرخشيد.