معرفی کتاب؛
کتاب " آواز غمزده ی خاک" روایتی داستانی بر اساس خاطرات عزیز ملکی یکی از آزاده های کرمانشاهی است که توسط نسرین چراغی و تورج صیاد پور نوشته شده است.
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ کتاب " آواز غمزده ی خاک" روایتی داستانی بر اساس خاطرات عزیز ملکی یکی از آزاده های کرمانشاهی است که توسط نسرین چراغی و تورج صیاد پور نوشته شده است.


آواز غمزده ی خاک


این کتاب با همکاری و حمایت اداره ی کل بنیاد شهید و امور ایثارگران کرمانشاه در 112 صفحه و 1100 نسخه با قیمت 15000 هزار تومان و در سال 1398 به چاپ رسیده است.

یادداشت نویسندگان

هیچ کس نمی تواند از جنگ بنویسد، حتی خود آنها که جنگیده اند. این همه ی آن چیزی است که درباره ی جنگ می شود گفت. هر ساله هزاران انسان در جهان قربانی طمع و زیاده خواهی هزاران نفر دیگر می شوند.

هر ساله هزاران نفر کشته می شوند تا آب و خاک اجدادی شان را حفاظت کنند. این کتاب را بر اساس خاطرات یکی از آزادگان جنگ می نویسم؛ کسی که سال ها در اسارت بوده و خیلی چیزها را دیده و شنیده، که حتی در تخیل و تصور ما نیز نمی گنجد.

همین اول بگویم که قصد ندارم ادعا کنم که می خواهم با حال و هوای کامل جنگ آشنایتان کنم، چون این کار از هیچ نویسنده ی کار کشته ای هم بر نمی آید چه برسد به من.

بهترین کتاب ها درباره ی جنگ، دست بالا، افکار و اندیشه ها را منتقل می کنند نه وحشت ها، ترس ها و ... را.

اگر می خواهید احساسات دست اول جنگیدن را تجربه کنید، کتاب نخوانید، بروید سوریه، عراق، افغانستان یا هر جای دیگری که جنگ است.

ده روز بمانید، حتم دارم تا آخر عمر وسوسه اش از سرتان خواهد افتاد. بگذارید در مقدمه ی این کتاب که درباره ی جنگ است، کمی هم از صلح بگویم.

خوبی صلح در این است که : در آن نه مرگ هست، نه قطع عضو و نه اسارت. اما بزرگترین خوبی اش در این است که: در صلح وحشت نیست. چون وحشت، استعداد، خلاقیت، ذوق و همه چیز را خفه می کند و با خود به گور می برد.

برشی از کتاب

باز هم فرمانده ی واحد از آن ها یک فرصت دیگر خواست اگر به دست مهاجمین نیفتادیم، یک تک تیر شلیک کنیم. من فورا" ژ3 را گرفتم و یک تیر شلیک کردم و خیال واحد راحت شد. تا صبح از دلهره نتوانستم بخوابم، چون هوا هنوز ابری بود و احتمال حمله ی دوباره مهاجمین وجود داشت و از طرفی هم ممکن بود توپخانه ی خودی ما را بکوبد. نمی توانستیم سنگرها را هم رها کنیم و جابه جا شویم. شب سخت و پر ماجرا را به صبح رساندیم و واحد هم تا صبح آماده باش بودند.

صبح زود یک نفر بر به دامنه ی کوه آمد و تعدادی پرسنل برای دیده بانی به بالای کوه اعزام کردند و ما قبل از این که پایین برویم، به طرف درخت زالزالک رفتیم و دیدیم که خون زیادی ریخته و متوجه شدیم که انگار تعدادی از مهاجمین زخمی شده اند. اما بقیه از تاریکی استفاده کرده و زخمی ها را با خود برده بودند.

گفتنی است: مخاطبین ارجمند می توانند برای دسترسی به کتاب " آواز غمزده ی خاک" به کتابخانه تخصصی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمانشاه مراجعه نمایند.

انتهای پیام

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده