خاطره
مادر جان من از تو می خواهم مردم و اطرافیانت را از خودت و از زبانت نرنجانی. راستش من از برخورد شما راضی نیستم. همه را با رفتارت آزار می دهی. با روی خوش با همه رفتار کن...
نويد شاهد كردستان:

شهید آزاد نعمتی

فرزند: محمد رضا

ولادت: ۳۱ ̷ ۶ ̷ ۱۳۵۷

محل ولادت: روستای دیرمولی سنندج

شغل: سرباز وظیفه نیروی انتظامی

تاریخ شهادت: ۱۴ ̷ ۹ ̷ ۱۳۷۲

محل شهادت: محور مریوان

نحوۀ شهادت: درگیری با ضدانقلاب- اصابت گلوله

محل دفن: روستای اسلام آباد سنندج


در روستای دیرمولی سنندج و در خانۀ روستایی و باصفای محمد رضا و ضغری دیده به جهان گشود. پدر و مادرش از طریق کشاورزی زندگی خانوادۀ خود را اداره می کردند.

آزاد تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواند و از آن پس به دلیل نامناسب بودن وضعیت مالی خانواده و محرومیت از امکانات آموزشی، از ادامه تحصیل باز ماند و در کنار خانواده اش به کار در روستا پرداخت.

با رسیدن به سن انجام خدمت سربازی، خود را معرفی و دفترچه آماده به خدمت گرفت. وی خدمت خود را به عنوان سرباز وظیفه نیروی انتظامی آغاز نمود و پس از انجام ماه ها خدمت و تلاش درجهت حفظ امنیت منطقه، سرانجام در محور مریوان و در درگیری با ضدانقلاب و اصابت گلوله به شهادت رسید.

پسرم مشكلم را حل كرد

آزاد همیشه با صبر و حوصله به مشکلات دیگران می پرداخت. صبور بود و خوش رفتاری می کرد. مشکلی که من قبلا و همیشه داشتم، تند خویی ام بود. خیلی زود عصبانی می شدم. همه این را می دانستند. یک شب آزاد را در خواب دیدم. بسیار آرام و خوش رفتار صبحت می کرد. خیلی به من احترام گذاشت. گفت : مادر جان من از تو می خواهم مردم و اطرافیانت را از خودت و از زبانت نرنجانی. راستش من از برخورد شما راضی نیستم. همه را با رفتارت آزار می دهی. با روی خوش با همه رفتار کن. از خواب پریدم. از آن شب به بعد رفتارم را تغییر دادم. عصبانیت ام را کنترل کردم و با روی خوش با همه رفتار کردم. الحمدولله که پسرم مشکلم را حل کرد.

از خاطرات خانم ضغری ورمزیاری، مادر شهید


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده