واگويه
دوشنبه, ۰۶ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۰۴
ياران! همسنگران! مسئولان! جبهه رفته‌ها! جبهه نرفته‌ها! و... خدا را، خدا را از ياد نبريم و شهيدان را هم كه براي رضاي خدا و استحكام پايه‌هاي حكومت اسلامي جان باختند فراموش نكنيم.
نويد شاهد كردستان:



مسافر بهشت

در اينجا جاي شهيدان خاليست، برودت شب‌هاي فراموشي رنجم مي‌دهد، انديشه‌هاي خاكي به دلم نمي‌نشيند، من فرزند شهيدم، فرزند مسافر بهشتم، در رگهايم خون حماسه جاريست.

اي بانه‌ي مقاوم! حماسه هدايت، مقاومت‌هايت و فرزندان شهيدت را مي‌ستايم، بانه‌ي من! آلاله‌هايت را سر‌ بريدند، اما سبزه‌زار ايمانت، خزان را نپسنديد، سينه‌ي مردانگيت را چاك چاك كردند اما قلبت از تپش نايستاد.

باباي شهيدم! با تو سخن مي‌گويم، با تو كه در بهار زندگي به كوچ انديشيدي و در جواني پير معرفت گشتي، تو كه مولا را مطيع بودي و جاده‌هاي خطير امر ولايت را به جان خريدي و سر به آستان دوست تقديم كردي.

من همان نو‌نهال باغ زندگي توام كه اينك قد كشيده‌ام. مثل نيلوفر‌ها، من شبنم پلك‌هاي خيس چشمان مادر هستم كه هر شامگاه بر روي قاب عكس تو مي‌چكد. من نغمه‌ي چكاوك و دلم بهانه‌ي تو را مي‌گيرد. اي همه‌ي باباهاي شهيد! اي همسفران كاروان باباي من، شهيدان! نه امروز، فضا و محفل سرشار از حضور ياد شماست، كه همه‌ي روزها، ديروزها و فرداها بايد از طراوت نام شما لبريز باشد.

اي همسنگران شهيدان! روي سخنم با شماست. يادتان مي‌آيد؟ من به يادتان مي‌آورم وقتي را كه قامت شهيدان در خون نشست، بر روي دست‌هاي شما و پيش روي چشم‌هاي شما جان دادم. آري شما گرمي خونشان و آخرين ضربان نبضشان يادتان مي‌آيد. تكه‌هاي بدن‌هايشان را، دست‌هاي جدا شده، پيكرهاي بي‌سر، سينه‌هاي پاره‌پاره را شما جمع كرديد.

شهيدان به عهد خود وفا كردند، شما پيمان وفاداري بستيد. با ما سرودهاي ميثاق با شهيدان را بخوانيد. باباي ما سيدعلي است كه كشتي‌بان كشتي نجات است. قلب‌هاي كوچكمان تقديمش باد.

ياران! همسنگران! مسئولان! جبهه رفته‌ها! جبهه نرفته‌ها! و... خدا را، خدا را از ياد نبريم و شهيدان را هم كه براي رضاي خدا و استحكام پايه‌هاي حكومت اسلامي جان باختند فراموش نكنيم.

فاطمه حنيفي فرزند شهيد شاخوان حنيفي

از شهرستان بانه


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده