در سالگرد شهادت شهيد محمود پرويني
شما را به خدا از ياد نبريد اين مطلب را كه‌:...
نويد شاهد كردستان:




شهيد سيد محمود پرويني (1360ـ1343) 

دفتر عشق

كوله باري پر از مهــــر انبيـــاء دارد شهيد

سينه اي چون صبح صادق با صفا دارد شهيد

اين نه خون است اي برادر بر لب خشكيده اش خونرنگ خود آب بقا دارد شهــــيد

شهيد "سيد محمود پرويني" فرزند "سيد محمد" و "زليخا" در سال يكهزار و سيصد و چهل و سه در دامان خانواده‌اي متدين؛ در روستاي "چوگان" تولد يافت و با تولد خود غبار رنج و حرمان را از چهره‌ي كاشانه زدود شهيد پرويني بعد از آنكه بارانِ پيروزي از ابرهاي غيرت و آزادگي در صحيفه سرزمين خشكيده ميهن باريدن گرفت به صفوف مستحكم و خلل‌ناپذير سبزپوشان سپاه اسلام پيوست و به عنوان پاسدار رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي قروه درصدد خدمت خالصانه به نظام و ميهن اسلامي برآمد و مدتهاي مديدي از عمر شريفش را در راه پاسداري از اهداف و آرمان انقلاب اسلامي سپري كرد تا اينكه در بيست و يكمين روز از مرداد ماه سال هزار و سيصد و شصت در روستاي "ماويان" از توابع شهرستان كامياران در اثر انفجار مين از جام سرخ شهادت سيراب گرديد و مست از ايثار و خون در جمع افلاكيان آرميدن آغازيد. مدفن گرانقدرش در گلزار شهداي زادگاهش واقع مي‌باشد.

عشق حسيني

انصاف در اين است كه اگر از شهيد و شهادت صحبت به ميان مي‌آيد، از شهيدپرور هم سخني گفته شود‌، از مادري كه او را اينگونه پرورش داده‌، از پدري كه سختي تربيت او را بعهده گرفته است‌.

آري سيد محمد در خانواده‌اي فقير رشد يافت‌، او نتوانست ادامه تحصيل دهد او به كارگري روآورد اما تمام اينها بر اثر فقر مالي و وضعيت معيشتي آن موقع بود. و به جرأت مي‌توان گفت كه اگر همچون مرداني امروزه بودند‌، در ميدان علم و تحصيل‌، گوي سبقت را از همه مي‌ربودند‌.

اصلاً قابل قبول نيست كه اينها از تحصيل و درس فراري باشند يا هوش و استعداد كمي داشته باشند. خير. مسأله بر سر وضعيت زماني و مكاني آنها بود اينان به ناچار دست از تحصيل و تعليم برداشتند‌. اما خدا كه گر ز رحمت ببندد دري‌، ز رحمت گشايد در ديگري. اينان در آن مقطع خاص‌، به خاطر خدا از همه چيز گذشتند و پا در ميدان رزم و مجاهدت نهادند خدا هم در عوض آنها را با بالاترين ارزشها يعني شهادت هم آغوش ساخت‌. كه فرمود‌: اولين قطره‌هاي خون شهيد كه بر زمين بريزد تمام گناهان او فرو ريخته‌. اما از مادر شهيدان مي‌گفتيم‌، شهادت اگر تحمل مي‌خواهد‌. اين مادر است كه بايد بيشترين تحمل را داشته باشد.

چرا كه حاصل تمام عمرش را تقديم مي‌كند‌.

همان وقت‌ها كه بعضي از مادرها‌، پسران خود را با تمام قوا نگه مي‌داشتند و پنهان مي‌كردند تا نكند خراشي بر بدن آنها بيافتد.

مادر شهيد سيد محمود پرويني‌، پرپر شدن لاله‌اش را انتظار مي‌كشيد. بله آنها عاطفه مادري داشتند‌، اما تنها عاطفه مادري‌.

ولي مادران شهدا در اوج عشق و علاقه به فرزند‌، عشق و علاقه‌اي عميقتر به يزدان پاك هم در دل داشتند‌. كه حاضر شدند نتيجة يك عمر سختي خود را در راه خدا اهداء كنند. و اين همان كاري بود كه دسته اول قدرت انجامش را نداشتند‌.

آري به خدا سوگند تا به حال به هر كه برخورد كرده‌ام با هر ديد و تفكر مذهبي كه داشته وقتي در مقابل شهيد و مادر شهيد و همسر او قرار مي‌گيرد با تمام وجودش كرنش مي‌كند، و به زبان اقرار مي‌كند كه كار را شهدا كردند و صبر را مادر و همسر آنها دارند‌. آري اي شهيد پرويني ما بر سفره‌اي كه تو فراهم كرده‌اي نشسته‌ايم و بر دستان پدران و مادران پير و رنج ديدة شهداء بوسه مي‌زنيم و بر دامن مادر شهيدان صلوات مي‌فرستيم‌.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده